Fiscal Year

ˈfɪskəlˈjɪr̩ ˈfɪskəlˈjiə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

سال مالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fiscal year

  1. noun 12 month accounting period
    Synonyms: accounting year, annual accounting period, calendar year, financial year, twelve-month period

ارجاع به لغت fiscal year

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fiscal year» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fiscal year

لغات نزدیک fiscal year

پیشنهاد بهبود معانی